loading...
من و تو پلاس
مهسا بازدید : 184 سه شنبه 17 مرداد 1391 نظرات (0)

تصمیم گرفتیم با سوسن و حامد یه نقشه تعقیب و گریز حساب شده اجرا کنیم .

دو هفته طول نکشید که فهمیدم بعــــــــــله ! آقا مجیدمون با یه دختر دبیرستانی دوست شده!

دوستیشونم خیلی شدیده!

تو هفته ی سوم فهمیدیم که با هم رابطه دارن!!!!!!

آخر هفته ی سوم یه دعوای اساسی و بعد لو رفتن قضیه و فیلم و عکسایی که از دوتاشون گرفته بودیم و رو کردیم و بعد راهی دادگاه شدیم ....

اولین بار که با دختره روبرو شدم همچین زدم زیر گوشش که روسریش ۹۰ درجه چرخید رو صورتش !

ولی شبش با مجید بحثمون بالا گرفت مجید همچین زد طرف چپ صورتم که طرف راستم خورد به تیغه در و کبود شد! دیگه اساسی رفتیم واسه جدایی!

یه جریمه ی ملس براش بریدن  و ادامه ی دادگاه ....

تو این مدت دادگاه و دادگاه کشی سوسن و حامد کلی هوامو داشتن و هر وقت می خواستم برم دادگاه ماشین حامد رو  می گرفتم و گاهی با سوسن و گاهی بی سوسن !

 

شبها از گریه خودمو می کشتم و از بخت بد خودم شاکی بودم و صبحها با چشای پف کرده و قرمز از خواب بیدار می شدم. و بعد راه می افتادم دنبال کار پرونده و همش غذای حاضری کوفت می کردم ....

گاهی هم با اصرار سوسن و حامد می رفتم خونه اونا تلپ می شدم.

 

تصمیم قطعی برای طلاق گرفته بودم . مجید هم اولش افتاده بود رو دنده لج که طلاقت نمی دم. ولی بعد نمی دونم یهو چی شد راضی شد.

 

بعد ۲ ماه طلاق گرفتیم ...

 

و از اون موقع به بعد بود که زندگی من کاملاً دگرگون شد!!! 

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 297
  • کل نظرات : 9
  • افراد آنلاین : 76
  • تعداد اعضا : 22
  • آی پی امروز : 235
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 399
  • باردید دیروز : 10
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 834
  • بازدید ماه : 834
  • بازدید سال : 11,388
  • بازدید کلی : 111,505